به گزارش ایسنا دفتر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، دکتر مهدی رضایی - دکترای تخصصی کاردرمانی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در این باره اظهار کرد: معلولیت یک وضعیت نامناسب است که پیامد یک نقص و ناتوانی است و مانع انجام نقشی می شود که فرد با توجه به شرایط سنی، جسمی، اجتماعی و فرهنگی باید انجام دهد.
وی ادامه داد: طبق آخرین گزارشها چهار درصد جمعیت کشور را معلولان تشکیل میدهند و تحقیقات نشان داده است که احتمال ابتلای افراد معلول به مشکلات روانی، نسبت به سایرین بیشتر است. اولین مسئله روانی که در این بیماران دیده میشود اختلالات افسردگی و اضطراب است که اگر فرد زمینه های ژنتیکی داشته باشد ممکن است به بیماری های شدیدتری مانند بیماری های خلقی نیز دچار شود و مسلما پیامد این اختلالات روانی انزوای بیشتر افراد معلول، از دست دادن بیشتر نقش های اجتماعی و روابط اجتماعی در سطح جامعه است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با بیان اینکه برچسب بیماریهایی مانند فلج مغزی یا عقبماندگی باعث بیشتر فاصله گرفتن افراد از جامعه می شود، تاکید کرد: بالا بردن سطح آگاهی جامعه درباره موضوع کم توانی و معلولیت هایی که در اثر بیماریهای مختلف ایجاد میشود، موثرترین راهکار برای جلوگیری از ابتلای افراد معلول به بیماریهای روانی است. با بالا بردن سطح آگاهی جامعه، افراد معلول راحتتر می توانند با معلولیت خود کنار بیایند و به خاطر درگیر نشدن در یک سیکل معیوب، ارتباط خود را با جامعه قطع نمیکنند.
رضایی یادآور شد: اگر از مادر یک فرد معلول بپرسیم چرا کودک خود را برای گردش و بازی به پارک نمی برد، پاسخ خواهد داد که از نگاه های خیره سایر افراد به کودک خود آزرده می شود و به همین خاطر ترجیح میدهد که کودک را کمتر در محیطهای عمومی حاضر کند.
وی درباره نقش خانوادهها در جلوگیری از انزوای افراد معلول توضیح داد: علاوه بر نقش پررنگ جامعه در این مسئله، اگر خانواده هم تسلیم شرایطی مانند نا آگاهی جامعه شود، باعث تشدید کم توانی و محدودیت فرزند خود خواهد شد. خانواده ها باید سعی کنند که باعث افزایش مشارکت فرد معلول در جامعه شوند.
رضایی درباره تفاوت روشهای درمان بیماریهای روانی افراد معلول با افراد غیر معلول اظهار کرد: اختلالات روانپزشکی که پیامد یک معلولیت است، میتواند اوضاع فرد را وخیم تر کند و باعث شود فرد معلول دچار افسردگی و یا اضطراب شود و هرچه بیشتر از نقش های اجتماعی خود فاصله بگیرد؛ اختلالاتی همچون افسردگی در افراد معلول پیچیدهتر از افراد افسرده غیر معلولی است که در جامعه دارای شغل و نقش هستند.
این دکترای تخصصی کاردرمانی اضافه کرد: بر طرف کردن اختلالات روانی افراد دارای معلولیت نیازمند یک درمان چند نظامه و چند تخصصی است و متخصصان مختلف باید به صورت تیمی کار کنند تا بتوانند مشکل فرد را بر طرف کنند.
وی با بیان اینکه برای درمان فردی که برای مثال دچار سکته شده است، غالبا به جنبه های جسمی مانند بهبود وضعیت حرکت و یا غذا خوردن وی پرداخته می شود، گفت: در حالی که اکثر این افراد دچار افسردگی هستند که اگر به آن توجه نشود، سیر بهبود جسمی آنان را نیز دچار مشکل می کند.
این استاد دانشگاه درباره تجربههای موفقیت آمیز کشورهای توسعه یافته برای جلوگیری از ابتلای معلولان جسمی به بیماری های روانی، توضیح داد: در کشورهای پیشرفته بیشترین تاکید بر پیشگیری از بروز بیماری هاست و از سوی دیگر آنان با بالا بردن سطح آگاهی جامعه تلاش می کنند در صورت بروز معلولیت، فرد معلول منزوی و گوشه گیر نشود. برای مثال در این کشورها، افراد عقب مانده ذهنی و یا افرادی که دچار مشکلات جسمی و حرکتی هستند، در محیط های آموزشی همراه با افراد سالم آموزش می بینند، در صورتی که در کشورهای کمتر توسعه یافته مدارس و محیط های آموزشی این افراد از سایر افراد جامعه تفکیک می شوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در پایان توصیه کرد: به عنوان یک متخصص توانبخشی به همکاران پزشک تاکید می کنم که در کنار پرداختن و توجه به مسائلی همچون تجویز دارو و مسائل جسمی افراد معلول، به مسائل روانی و اجتماعی افراد معلول توجه بیشتری داشته باشند، زیرا اگر بعد روانی و اجتماعی فرد معلول دچار مشکل باشد، بهبود وضعیت جسمانی نیز دچار اختلال می شود.
بنابر اعلام روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، طبق آخرین داده های سازمان بهداشت جهانی بیش از یک میلیارد نفر معادل ۱۵ درصد از جمعیت جهان با انواع ناتوانی ها دست و پنجه نرم می کنند و از این میان چیزی بین ۱۱۰ تا ۱۹۰ میلیون معلول جسمی حرکتی وجود دارد که در ایفای نقشهای فردی خود با محدودیت رو به رو هستند.